Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-04-25@15:32:52 GMT

از سرگرمی تا هویت‌بخشی

تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۰۲۲۴۲

از سرگرمی تا هویت‌بخشی

در این میان سریال تلویزیونی «نون‌خ» که تا‌کنون چهار فصل از آن تولید و پخش شده، توانسته جایگاه خوبی را در میان مردم به‌دست آورده و لحظات شادی را خلق کند. این سریال علاوه بر ماهیت صمیمانه عامه و نمایش طنزآمیز مسائل، درواقع دریچه‌ای برای دیدن، نزدیک‌شدن [به] و شاید لمس کردن فرهنگ و مردمان کرد است. در سال‌های اخیر در تولیدات سینما‌و‌تلویزیون توجه بیشتری به مسائل قومیت‌ها، فرهنگ بومی مناطق و فرهنگ عامیانه شده‌است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از فیلم‌هایی همچون «شعله‌ور» و «شبی که ماه کامل شد» در سینما گرفته تا سریال‌های تلویزیونی مانند «پایتخت» و «نوروز رنگی». در این میان سریال تلویزیونی «نون‌ خ» که تا‌کنون چهار فصل از آن تولید و پخش شده، توانسته جایگاه خوبی را در میان مردم به‌دست آورده و لحظات شادی را خلق کند. این سریال علاوه بر ماهیت صمیمانه عامه و نمایش طنزآمیز مسائل، در واقع دریچه‌ای برای دیدن، نزدیک‌شدن به فرهنگ و مردمان کرد است.

رسانه تصویری و به‌خصوص سیمای ملی، فضایی بسیار مناسب برای این گونه توجه به ارزش‌های ملی، فرهنگی و هویتی است. این رسانه به‌دلیل عام بودن، دم‌دستی بودن و سهل‌الوصول بودن بیش از هر رسانه دیگری می‌تواند تبلیغ کننده یک محتوا باشد و چه خوب است اگر آن محتوا معرفی باشد در جهت بازنمایاندن و شناساندن مطلبی مفید در عین لذتبخش بودن. در میان محتواهای پراکنده و اغلب زیان‌آور امروز، مسأله مهم «هویت» است. در زمانه‌ای که هر روز ارزش‌های واقعی کمتر می‌شود و بی‌ارزشی‌ها جلوه‌گری می‌کنند، بسیار اهمیت دارد از طریقی که می‌توان، فرهنگ‌سازی کرد و قدمی در جهت بازیابی هویت ملی برداشت. رسانه‌های جمعی منبع اولیه‌ای برای معانی مفاهیم و تفسیر بسیاری از موضوعات مرتبط با هویت ملی هستند. به عبارت دیگر رسانه‌ها می‌توانند درک‌های معین و مرجح هویت ملی را از طریق کنترل حدود مباحث روزانه، تدارک چارچوب‌های تفسیری، سانسور نگرش‌های مخالف، استفاده از تصاویر و خوانش‌های کلیشه‌ای، انکار دسترسی و فرصت به گروه‌های به حاشیه رانده شده و ساخت و تولید خوانش‌های گزینشی از واقعیت تسهیل کنند. با این اعمال، رسانه‌ها چرخه درک جامع را محدود می‌کنند. این عمل، شاید نتیجه تلاش تعمدی و آگاهانه نباشد، بلکه صرفا نتیجه عادت و شیوه‌های روزمره تفسیر واقعیت باشد.

قومیت‎نگاری نه قومیت‌گرایی

متأسفانه اغلب آنچه رقبا در سینمای کردها و مناطق کردنشین به تصویر کشیده شده‌است، تصاویر و روایت‌هایی آلوده به قومیت‌ گرایی و تفرقه بوده‌است. «نون خ» از جمله آثاری است که به جای قومیت‌گرایی، به قومیت‌ نگاری نزدیک شده‌است؛ یعنی با کنار زدن اطوارهای شبه روشنفکرانه و اگزوتیک رایج در سینما در مواجهه با کردها، به متن فرهنگ و زندگی روزمره این مردم رفته‌است. این سریال به زیبایی و بدون شعارزدگی، بسیاری از دروغ‌های رایج در فیلم‌های جشنواره‌ای و قومیت‌گرا را برملا می‌کند. در سینما و ‌تلویزیون و به‌طور کلی در رسانه، برای ابطال یک دروغ الزاما نباید سراغ آن رفت، بلکه گاهی کافی است تا راستی و درستی را نشان داد و این‌گونه دروغگو را رسوا کرد. همچنین در سریال نون‌خ جلوه‌هایی از فرهنگ و آداب و رسوم کردی، ترسیم شده‌است. پوشش، گویش و موسیقی کردی، در تمام لحظات این سریال دیده و شنیده می‌شود؛ اتفاقی که یک اقدام راهبردی در جهت تحکیم وحدت و همبستگی ملی در کشور محسوب می‌شود. هرقدر مردم کشورمان نسبت به زیبایی‌های اقوام این سرزمین آگاهی پیدا کنند به‌طور مستقیم موجب همدلی و پیوند مردم با یکدیگر می‌شود. همچنین نسل جدید در استان‌های کردنشین، از طریق این سریال می‌توانند با اقلیم و فرهنگ قومی خودشان بیش از پیش آشنا شوند. از طرفی، وقتی رسانه‌ای ملی همچون صداوسیما سراغ اقوام می‌رود و زیبایی‌ها و رنج‌های آنها را نمایش می‌دهد و به نوعی تریبونی برای بازنمایی و بازتاب مشکلات آنها می‌شود، خود‌به‌خود موجب دفع بلایای رسانه‌های مسموم و تفرقه‌افکن می‌شود. سریال نون خ هر چند به‌طور کل اثری است طنز که اغلب طعنه به مسائل اجتماعی (بومی و ملی) می‌زند، توأمان و به این دلیل که در فضای کردستان و با آن تم ساخته شده تا حدی نمایاننده ساختارها، مناسبات، روابط و مواردی از قبیل لباس، زبان و لهجه، ادبیات عام و موسیقی مردمان کرد است. به سخن دیگر، این سریال (مانند موارد مشابه دیگر) اثری است که در حد توان، فرهنگ جذاب و شیرین مردمان کرد را هر روزه در نگاه و ذهن مخاطبان خود بازمی‌نماید و از این طریق آن مسائل بومی و هویتی را به طریقی یادآوری می‌کند.

تیتراژ ابتدایی سریال، شامل یک موسیقی محلی کردی شاد همراه با تصاویری کلاژ شده از مناظر طبیعی، محل زندگی و خانه‌های مردم و زندگی روزمره آنهاست. تیتراژی که خود شاید مستندی کوتاه از کلیت فرهنگی مردمان کُرد است.

از آنجا که مخاطب سریال همه ایرانیان هستند، برای درک بی‌زحمت دیالوگ‌ها نه از زبان بلکه از لهجه کردی استفاده شده‌است. یعنی در این سریال، افراد بومی کرد با زبان فارسی صحبت می‌کنند اما با لهجه کردی و گاهی هم به‌ندرت از کلمات یا اصطلاحات کردی استفاده می‌شود تا کمی بیشتر به فضای واقع نزدیک‌تر شود.
محیط زیست و مکان زندگی اهالی، محلی است طبیعی با همه ضعف‌هایی که یک روستا دارد، مثل جاده و برخی امکانات رفاهی عمومی. در این فضاست که پوشش محلی و لباس‌های اغلب رنگارنگ اهالی معنای واقعی و حس درست خود را ایجاد کرده و منتقل می‌کند. همه این خصوصیات در سریال نون خ دست به دست هم داده تا فضایی بی‌ریا و صمیمانه شکل بگیرد؛ اثری بی‌ادعا و محترم که روایت مردمانش را بی‌پرده و بی‌تحریف برای مخاطبش روایت می‌کند. این تأثیر صمیمانه به نحوی است که نهایتا منجر به آن می‌شود تا مخاطب سریال نه بیننده که‌ به فردی از افراد حاضر در آن مکان تبدیل می‌شود و ناخودآگاه خود را جزئی از آن می‌بیند. در مجموع چهار فصل، نون خ توانسته هم از طریق کمدی، لحظات شاد و به یاد ماندنی خلق کند و هم ازسوی دیگر به تفاسیری که گذشت، فضای زندگی کردها و فرهنگی کردی را تا حد قابل قبولی به نمایش بگذارد و به نحوی معرف آن باشد.

خرده فرهنگ‌های بومی ایران در دوران پسا استعماری امروز

ایران از جمله کشورها با فرهنگ قدیمی و گونه‌گون است که به دلیل موقعیت جغرافیایی و تنوع اقلیمی، به طور خاص شامل تنوع بالایی از اقوام مختلف می‌شود که هر کدام زبان و گویش، آداب و رسوم، پوشاک و خوراک خاص خود را دارند. از این جهت، ایران جزو معدود کشورهایی است که چنین ظرفیت فرهنگی را دارد؛ ظرفیتی که علاوه بر جنبه‌های مثبت ملی، می‌تواند عاملی باشد در روابط خارجی، صادرات، گردشگری و... .

از سوی دیگر و در نگاهی کلی، مسیری که جهان در سا‌ل‌های اخیر پیموده به سمتی رفته تا آن‌گونه که مارشال مک لوهان تعبیر کرده به یک دهکده جهانی تبدیل شود، به نحوی که هر روز مرزهای فرهنگی به وسیله رسانه‌های جمعی و ارتباطات سریع، کمتر و کمتر شده و نهایتا از بین برود. این نزدیکی در کنار محاسنی که دارد، دارای معایبی است، از جمله تأثیر استعمارگونه محتوای غالب در رسانه‌های عمومی که بر فرهنگ‌های خردتر یا ضعیف‌تر (از لحاظ قوت رسانه و پیشرفت فناوری) وارد می‌شود. جهانی شدن هم تهدید است هم فرصت؛ فرصت برای عرضه فرهنگ‌های قوی و تهدید برای فرهنگ‌های ضعیف. درتعامل و برخورد و تماس فرهنگ‌ها با یکدیگر توجه به تأثیرپذیری آنها از اهمیتی شایان توجه برخوردار است. فرهنگ‌ها ناگزیر از اخذ مفاهیم و موضوعاتی از سایر فرهنگ‌ها هستند؛ اما مهم این است که این اخذ یکطرفه و در عین احساس حقارت و ازخودبیگانگی و تشابه به فرهنگ دهنده است و یا این که این اخذ همراه با دهندگی و تاثیرگذاری و در عین احساس هویت و عزت و در جهت پویایی و تصفیه است.

آنچه در عمل مشهود است این که فرهنگ‌های خردتر که زیرمجموعه یک کل فرهنگی بزرگ‌تر هستند، مانند تنوع قومی در ایران، در مسیر جهانی شدن دچار گونه‌ای انزوا یا اضمحلال می‌شوند و اندک‌اندک قوت خود را از دست می‌دهند و آن‌گونه که می‌شاید خودنمایی و بروز نمی‌کنند. حالا پرسش اینجاست که این منزوی شدن فرهنگ‌های بومی، به خصوص در ایران، چقدر تحت تأثیر رسانه‌هاست؟ و آیا از طریق رسانه‌های تصویری (تلویزیون، سینما، تبلیغات شهری و...) می‌توان راه نجاتی برای آن یافت یا حداقل آن را به نحوی در جهان معرفی کرد؟

شواهد بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهد ارتباط تصویری از قدیمی‌ترین نوع ارتباطات در بین مردم بوده‌است. پیشرفت‌ها در ارتباط تصویری زمینه را برای درک بهتر مفاهیم فراهم کرده‌اند. در گرافیک یا ارتباط تصویری در سطح جهانی از این ویژگی‌ها به عنوان نماد برای رساندن یک مطلب یا درک مفاهیم پایه‌ای استفاده می‌شود. امروزه هر چند افراد از ارتباط تصویری در رسانه‌های گوناگون بهره می‌برند اما در واقع تاثیر اصلی از جانب قدرت‌های اول رسانه‌ای بر دیگر سطوح جامعه جهانی وارد می‌شود. غلبه و سیطره قدرت‌های تبلیغاتی و رسانه‌های بزرگ جهانی چنان است که انگار هر چه بیشتر محدوده فرهنگ‌های ضعیف‌تر را تنگ می‌کند؛ تا جایی که شاید به انزوا و فراموشی کشیده شوند. اگر بخواهیم از این انزوا و خرد شدن فرهنگ‌های بومی جلوگیری کنیم، شاید بتوان در جهت معکوس وضعیت حاضر اقدام کرد؛ یعنی تبلیغ، معرفی و بازشناساندن فرهنگ‌های کوچک از طریق رسانه. اما همان‌قدر که تضعیف این فرهنگ‌ها از جانب دیگران به قدرت و هزینه نیاز دارد، تبلیغ و معرفی آن نیز صرف کار و هزینه بسیار را طلب می‌کند. درواقع باید به نحوی در مقابل قدرت‌های رسانه‌ای امروز و تأثیرات استعماری آنان قدم علم و مقابله‌به‌مثل کنیم. در این مسیر قطعا خود فرهنگ و اقدامات فرهنگی کار را به مراتب آسان‌تر می‌کند؛ یعنی آن‌گونه که استعمار می‌کند، صرفا از طریق تبلیغات و پر کردن چشم مخاطب نباشد.

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: نون خ قومیت گرایی ارتباط تصویری رسانه ها فرهنگ ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۰۲۲۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مخاطب ۶۹.۲درصدی ثمره تحو ل رسانه ملی

  جالب اینجاست که در این میان یک رسانه نوشته بود به‌واسطه ضعیف‌بودن کارنامه عملکرد VOD‌ها یا همان شبکه نمایش خانگی، آمار مخاطبان تلویزیون بالا رفته! و به نوعی نفس تازه‌ای به رسانه‌ملی تزریق شده است؛ اما نکته مهم، صحبت‌های مطرح‌شده از سوی یکی از مدیران شبکه‌های نمایش خانگی است که نشان می‌دهد وضعیت این تولیدات و روابط آنها بیشتر از چیزی که مخاطبان مطلع باشند آشفته است و تنها یک اظهارنظر باعث شده تا دمل چرکین تولیدات عجیب و نمایش خانگی بیشتر از قبل برای مخاطب سر باز کند.حالا با تازه‌ترین نظرسنجی منتشرشده از سوی مرکز افکارسنجی ایسپا، همه این تحلیل‌ها بر باد رفته و نشان می‌دهد که مخاطبان تلویزیون واقعی و حتی بیشتر از آمار اعلام‌شده از سوی مقامات رسانه‌ملی است. آمار منتشرشده از سوی مرکز افکارسنجی ایسپا، از این منظر اهمیت دارد که نه از سوی خود تلویزیون که از سوی یک رسانه مستقل مطرح شده که آمارهایش تاکنون محل استناد بسیاری از تحلیل‌هاست. این آمار نشان می‌دهد که ۴۰.۸درصد «ایرانیان» شبکه سه را بیشتر از سایر شبکه‌های تلویزیونی می‌بینند، ۳۵.۲درصد شبکه‌ آی‌فیلم و ۲۱درصد شبکه یک را تماشا می‌کنند. میزان تماشای این شبکه‌ها در بین «بینندگان صداوسیما» به ترتیب ۵۸.۹درصد شبکه سه، ۵۰.۸درصد شبکه آی‌فیلم و ۳۰.۳درصد شبکه یک بوده. همچنین ۶۹.۲ درصد «ایرانیان» بیننده برنامه‌های صداوسیما هستند.
   
«مردان آهنین» پرمخاطب شد 
این نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) یک طرح نظرسنجی با عنوان «سنجش نگرش مردم در خصوص برنامه‌های صداوسیما» با تعداد نمونه‌ ۱۷۱۵نفرازشهروندان ۱۵سال به بالای سراسرکشور در «هفته آخر فروردین‌ماه» سال‌جاری بوده که به شیوه مصاحبه تلفنی انجام شده و نکات مهمی را از مخاطبان تلویزیون روشن می‌کند. در مدت اخیر مطالبه بسیاری از منتقدان و فعالان رسانه بیان آمار روشن از میزان مخاطبان تلویزیون بود که بارها با حدس و گمان مطرح می‌شد. بااین‌حال، حتی زمانی که خود رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما آمار را به‌صورت شفاف، دقیق و در حضور رسانه‌ها بیان کرد، بازهم این نقدها ادامه یافت. حالا به نظر می‌رسد که با اعلام آمار از سوی مرکز ایسپا، بتوان تحلیل بهتری روی مخاطبان برنامه‌های تلویزیون داشت. بخشی از یافته‌های ایسپا مربوط به درصد مخاطبان به تفکیک برنامه‌هاست. یافته‌های نظرسنجی ایسپا‌ نشان می‌دهد ۹/۳۶درصد از «ایرانیان» برنامه مردان‌آهنین،۳۴.۷درصد برنامه زندگی پس از زندگی، ۳۴.۲درصد برنامه محفل، ۳۲.۳درصد برنامه شب‌خوش، ۳۱.۸درصد برنامه فوتبال برتر، ۲۹.۷درصد برنامه پانتولیگ و ۲۶.۵درصد برنامه معرکه، ۲۴.۵درصد برنامه مهمونی، ۲۱.۳درصد برنامه ماه خدا، ۱۸.۸درصد برنامه ماه من، ۱۷.۲درصد برنامه ایران دوست‌داشتنی، ۱۶درصد برنامه پاورقی و ۱۲.۱درصد برنامه برمودا را دیده‌اند.میزان تماشای این برنامه‌ها در بین «افرادی که تلویزیون تماشا می‌کنند» ۵۳.۳درصد برنامه مردان آهنین، ۵۰.۱درصد برنامه زندگی پس از زندگی، ۴۹.۴درصد برنامه محفل، ۴۸درصد برنامه شب‌خوش، ۴۶درصد برنامه فوتبال برتر، ۴۲.۹درصد برنامه پانتولیگ و ۳۸.۳درصد برنامه معرکه، ۳۵.۴درصد برنامه مهمونی، ۳۰.۷درصد برنامه ماه خدا، ۲۷.۲درصد برنامه ماه من، ۲۴.۸درصد برنامه ایران دوست‌داشتنی، ۲۳.۱درصد برنامه پاورقی و ۱۷.۵درصد برنامه برمودا بوده است. همچنین ۴۵.۴درصد از «ایرانیان» گفته‌اند سریال زیرخاکی، ۲۳.۲درصد سریال هفت سر اژدها و ۲۰.۴درصد سریال رستگاری را دیده‌اند. میزان تماشای این سریال‌های تلویزیونی در بین «بینندگان تلویزیون» حاکی از این است که ۶۵.۵درصد آنها گفته‌اند سریال زیرخاکی را دیده‌اند. ۳۳.۵درصد سریال هفت سر اژدها و ۲۹.۴درصد سریال رستگاری را دیده‌اند.
   
رشد مخاطب در دوران افول تلویزیون‌های خارجی 
نکته‌ای که در این میان باید به آن اشاره کرد، یکی از جملات رئیس مرکز تحقیقات صداوسیماست که در نشست اخیر گفته بود نباید انتظار مخاطب ۸۰درصدی از رسانه تلویزیون داشت، چراکه در کشورهای دیگر هم این آمار حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد است. در همان نشست هم برخی خبرنگاران با واکنش‌های کنایه‌آمیز از این مقایسه گفتند و خواستار توضیح شدند که شاکری‌نژاد گفته بود: «امروز در عصری هستیم که مخاطب را باید ترکیبی از برادباند و برادکست دانست و از آن گریزی نیست. در حقیقت این عددها در این عصر چیزی شبیه معجزه است. مثلا مرکز تحقیقاتی در آمریکا یا انگلیس که میزان مخاطب را ارائه می‌کند، به‌ندرت آمارهایش به ۱۰درصد می‌رسد؛ به‌عنوان‌مثال، برنامه پرمخاطب ۲۰۲۳ انگلیس، برنامه مربوط به تاج‌گذاری چارلز بود که ۱۲.۵میلیون نفر درمجموع آن را دیده بودند که حدود ۱۸درصد می‌شود. امروز وقتی با مردم صحبت می‌کنیم متوجه می‌شویم مردم در بستر خارج از تلویزیون و بر بسترهای دیگر مصرف رسانه‌ای دارند. در حقیقت باید به یک فناوری برسیم که وقتی درباره میزان مخاطب صحبت می‌کنیم، هر دو را لحاظ کنیم.» انتشار آمارهای ایسپا در کنار این صحبت‌های مطرح‌شده از سوی شاکری‌نژاد که حداقل آمار را بیان کرده بود، نشان می‌دهد که تلویزیون به‌عنوان یک رسانه سنتی، هنوز هم مخاطبان خود را دارد و بیان آمار ۶۹.۲درصد برای مخاطبان تلویزیون، مهر تاییدی بر درست‌بودن آماری است که مرکز تحقیقات صداوسیما منتشر کرده بود. البته خود مرکز هم در نشست فوق تاکید کرده بود که حداقل آمار را بیان کرده‌ و حتی می‌توان گفت آمار فراتر از این مقدار است. نگاهی به تعداد کلیدواژه‌های تکرارشده در پیامک‌های سامانه ۱۶۲ هم دال بر این است که مخاطبان تلویزیون به شکل دقیق این رسانه را تماشا کرده و از طریق همین سامانه، نظرات خود را درباره جزئیات این تولیدات بیان‌می‌کنند. 

دلیل اهمیت آمار ایسپا
ناگفته پیداست که هر رسانه‌ای برای رسیدن به قله برنامه‌های خود نیاز به اصلاح و دریافت بازخورد دارد و به‌طور قطع برخی تحلیل‌های مطرح‌شده ــ صرف‌نظر از اهداف پشت آن یا صادقانه‌ بودن یا نبودن نکات ــ می‌تواند رسانه‌ملی را در جهت بهبود و استمرار جذب مخاطب هدایت کند. کما این‌که دو محور هویت‌محوری و عدالت‌گستری که در اهداف تحولی سازمان صداوسیما قید شده و هر بار در صحبت‌های رئیس این سازمان مورد تاکید قرارمی‌گیرد هم نشان از همین رویکرد ثبت بازخورد دارد. بااین‌حال، نمی‌توان انکار کرد که برخی از این تحلیل‌ها تنها هدف خود را بر نقد غیرعادلانه و یکطرفه علیه رسانه‌ملی گذاشته‌اند که در این صورت نمی‌توان آن را موثر دانست. آمار۶۹.۲درصد مخاطب برای تلویزیون و بیان آن درزمانی که بحث‌ها پیرامون مخاطبان این رسانه بالا گرفته، می‌تواند فصل تازه‌ای برای ارائه نقدهای درست ومنصفانه و البته نگاه به عملکرد واقعی و مستند رسانه‌ملی باشد.

دیگر خبرها

  • نقاره‌زنی در اردبیل احیا می‌شود
  • نالشکینه بخشی از هویت شهر بوکان است
  • قهرمانان، رسانه گویای هویت ملی ایران‌اند
  • مخاطب ۶۹.۲درصدی ثمره تحو ل رسانه ملی
  • لزوم فرهنگ سازی مراجعه به مشاوره، ضرورت جامعه مدرن
  • نشست تخصصی تاریخ معماری و هویت فرهنگی استان اردبیل
  • «نون - خ» برنده صفا و سادگی
  • دکتر جبلی: پرچم تحول در رسانه ملی مبتنی بر شعار هویت و عدالت است
  • جبلی: پرچم تحول در رسانه ملی مبتنی بر شعار هویت و عدالت است
  • هویت‌بخشی به گروه‌های سرود کانون‌های مساجد امری مهم است